استارتاپ

ترویج مفهوم استارت آپ خیلی قدیمی نیست و شاید تنها یک یا دو دهه از استفاده از این لفظ جهان می‌گذرد، اما متاسفانه به دلیل جذابیت یا به هر حال رقابت‌های ناسالم، شاهد استفاده پرتکرار از این عنوان برای مشاغل مختلف هستیم. استفاده از این عنوان برای کسب‌وکارهای مختلف هیچ اعتباری به آنها نبخشیده است و این تلاش و کوشش گروه عضو در این تیم است که می‌تواند باعث موفقیت آنها شود.

تعریف استارت آپ

 استارت آپ به پروژه‌هایی گفته می‌شود که در جریان آن، یک ایده خام، به کمک تلاش و کوشش یک گروه به تولید یک محصول می‌انجامد و زمینه برای فروش آن محصول فراهم می‌شود. در واقع، استارت آپ تمامی مسیر از صفر تا صد را طی می‌کند و تمامی مراحل را به صورت آزمون و خطا و یا یادگیری اصول و مبانی پایه آن انجام می‌دهد. حال ممکن است شروع مفهوم استارت آپ به صورت یک کار علمی خیلی پیچیده مانند یک اختراع سخت در حوزه نرم افزاری باشد، یا یک گروه بازاری تصمیم به تغییر در یک محصول خیلی ساده بگیرند و زمینه ورود آن به بازار به عنوان یک محصول جدید را فراهم کنند.

پس لازم است که دوباره تکرار کنیم، ایده‌های موفق استارت آپی یا استارت آپ های موفق جهانی و استارت آپ های موفق ایرانی لزوماً بر روی کارهای علمی پیچیده کار نمی‌کنند؛ بلکه در تولید یک محصول و در فروش آن به مشتری، موفق‌تر از سایرین هستند.

چرا راه اندازی استارت آپ جذاب است؟

اگر ما راه اندازی استارت آپ را به عنوان شروع یک کسب‌و‌کار جدید در نظر بگیریم، جنبه روانی این موضوع بیشتر از این مسئله نشأت می‌گیرد که همه انسان‌ها به دنبال چالش‌های جدید و در حقیقت دیده شدن هستند. وقتی که شخصی اقدام به تولید یک محصول جدید و جذاب در سطح جامعه می‌کند، تعداد کسانی که این محصول را انتخاب می‌کنند و به عنوان انتخاب اول خود در نظر می‌گیرند، تعیین کننده میزان موفقیت استارت آپ است. بنابراین وقتی که شخصی بر روی یک کار جدید ریسک می‌کند و در تصور خود به این نتیجه می‌رسد که محصول مورد نظر باعث دیده شدن و حتی برند شدن آن می‌شود، سعی می‌کند که به شکل‌های مختلفی این کار را مطرح کند.

با این تفاسیر، مفاهیمی مانند:

  • تازه بودن،
  • دیده شدن،
  • امتیازات دولتی برای استارت آپ ها،
  • منحصر به فرد بودن،
  • جنبه‌های روانی،
  • و تمایل به رسیدن به موفقیت از صفر تا صد،

اصلی‌ترین دلایلی هستند که بیشتر افراد به راه اندازی یک کسب‌و‌کار جدید و استارت آپ متمایلند.

تفاوت استارت آپ ها با کسب‌و‌کارهای سنتی

-استارت آپ ها به صورت مرحله‌ای رشد می‌کنند

بهتر است استارت آپ را به مانند یک پیاز در نظر بگیریم که مراحل رشد خود را به صورت مرحله به مرحله طی کرده و به بلوغ می‌رسد.  این در حالی است که در کسب‌و‌کار سنتی معمولاً سرمایه یک کار جدید تأمین می‌شود و بلافاصله مراحل فروش آن نیز آغاز می‌شود. به عنوان مثال، اگر شما یک کفش جدید را تولید کنید، برای آن بازاریابی انجام دهید، مشتریان خود را توسعه دهید و به کسب‌و‌کار خود رونق ببخشید، شما مفهوم استارت آپ را به شکلی دقیق اجرا کرده‌اید. اما اگر یک مغازه اجاره کنید و کفش مربوط به برندهای مختلف را در آن قرار دهید و بفروشید، از یک سبک سنتی استفاده کرده‌اید.

-استارت آپ ها بر اساس مبانی علمی توسعه می‌یابند

نکته مهمی که درمورد استارت آپ‌ها وجود دارد این است که پیشرفت آنها بر مبنای اصول علمی انجام می‌گیرد و حتی تبلیغات و فروش آنها نیز با توجه به مبانی علمی روز دنیا صورت می‌گیرد. پس وقتی هدف شما راه اندازی یک استارت آپ است، باید یک دانش جدید را فرا بگیرید و به مرور زمان آن را توسعه دهید. این در حالی است که در کسب‌و‌کار سنتی، می‌توانید تمامی مراحل کار را از پدر یا از استاد خود یاد بگیرید و بلافاصله وارد بازار کار شوید.

مراحل راه اندازی استارت آپ

با توجه به تعاریف و مواردی که در رابطه با مفهوم استارت آپ گفته شد، در اینجا لازم می‌بینیم که مراحل راه اندازی آن را به شکل جزئی و مرحله به مرحله معرفی کنیم تا شما نیز بتوانید از آن به عنوان یک الگو برای راه اندازی کسب‌وکار خود استفاده کنید.

۱٫ ایده‌پردازی

مفهوم استارت آپ از یک ایده شروع می‌شود، این ایده ممکن است خلاقانه و جدید بوده و یا ممکن است برگرفته از یک کسب‌و‌کار خارجی یا داخلی باشد. به عنوان مثال، قرار نیست که همیشه یک کسب‌و‌کار جدید برمبنای یک اختراع جان بگیرد، شاید یک فرد خلاق بتواند با تغییر کوچکی در یک محصول، توجه مشتریان را به آن جلب کرده و آن را به عنوان محصول جدید بفروشد. پس همیشه قرار نیست ایده یک استارت آپ پیچیده و سنگین باشد یا هزینه زیادی برای سرمایه گذاری لازم داشته باشد.

۲٫ تحقیق و تعیین نقشه راه

گام دوم که برای تحقق بخشیدن به مفهوم استارت آپ باید بردارید، برداشتن یک کاغذ سفید و نوشتن نقشه راه است. در واقع این یک طرح خام از ایده شما و مسیر کلی آن است و باید در آن مشخص کنید که می‌خواهید به چه نقطه‌ای برسید. همانطور که گام اول را با ایده پردازی برداشته‌اید، بهتر است کمی خیال پردازی کنید و هدف خود را تا نهایت ممکن پیش ببرید.

بعد از مشخص شدن هدف نهایی، زمان آن رسیده است که این مسیر را به چندین مسیر کوتاهتر بشکنید و در واقع چندین هدف کوتاه و بلند برای خود در نظر بگیرید. به عنوان مثال اگر قصد دارید به یک شهر دیگر سفر کنید، باید در مسیر خود مشخص کنید که به کدام یک از روستاها یا شهرستان‌ها خواهید رسید و هدف شما در آنجا چیست.

در مرحله بعد، باید تحقیق کنید. داشتن یک ایده خام خوب است، اما به همان اندازه خطرناک است و ممکن است شما را از مسیر خارج کند. تحقیقات شامل بررسی‌های مختلف در مورد محصول و همچنین استقبال مشتریان از این محصول است. بهترین نقطه برای شروع تحقیق این است که از افراد خانواده و آشنایان خود بخواهید که در مورد ایده شما نظر دهند و اگر ایرادی در این مسیر وجود دارد، به شما متذکر شوند.

۳٫ ثبت ایده و ادعای مالکیت

مرحله قبل نباید از محدوده خانواده و آشنایان قابل‌اعتماد بیشتر شود، دلیل این موضوع هم ساده است، جلوگیری از افشای ایده. فراموش نکنید که ایده یک چیز جدید است و ذهن افراد مختلف با یکدیگر متفاوت است. شاید شما به یک ایده رسیده باشید که افراد دیگر هرگز به آن فکر نکرده‌اند.

بنابراین در مرحله سوم از راه اندازی استارت آپ باید به سراغ ثبت ایده و ادعای مالکیت آن بروید. اگر ایده شما تکراری و برگرفته از سایر شرکت‌ها و کسب‌و‌کارهای ملی و بین المللی است، کار شما چندان سخت نیست و برای ثبت آن نیازی به مراحل سختی ندارید.

۴٫  تهیه نمونه اولیه

ایده‌های مختلفی در قالب مفهوم استارت آپ تعریف می‌شوند که انجام هر کدام از آنها از یک مسیر متفاوت عبور می‌کند. برخی از این ایده‌ها، خدماتی هستند و نیازی به تهیه نمونه اولیه ندارند، برخی دیگر شامل نمونه‌های آزمایشگاهی می‌شوند، که اصلی‌ترین گام مربوط به همین تهیه نمونه اولیه است.

پس در ابتدا مشخص کنید که محصول نهایی شما چه چیزی خواهد بود و آیا امکان تولید نمونه اولیه از آن وجود دارد؟ توجه داشته باشید که:

  • کارهای خدماتی، نیازی به تولید نمونه اولیه ندارند، اما تحقیقات در آنها لازم است؛
  • کارهای آزمایشگاهی به تولید نمونه اولیه وابسته هستند و تحقیقات نیز در آن‌ها لازم است؛
  • ایده‌های اینترنتی برای تولید نمونه اولیه ساده‌تر هستند و باید با سرعت بیشتری انجام گیرد؛
  • تولید نمونه اولیه برای یک محصول خاص سخت‌تر است و باید از افشای آن جلوگیری شود؛
  • تولید نمونه اولیه برای یک محصول باید همراه با تحقیق در مورد بازاریابی و نیاز مشتریان باشد.

پس اگر مشخص کرده‌اید که محصول نهایی شما به چه صورتی است، باید ببینید که عکس العمل افراد جامعه نسبت به نمونه اولیه آن به چه صورت است. بنابراین، سعی کنید که چند نمونه اولیه تولید کنید که کیفیت آنها برای عموم جامعه قابل قبول باشد.

۵٫ عرضه نمونه به جامعه هدف کوچک و بررسی بازار

در گام بعدی پیشنهاد دادیم که ایده خود را به افراد نزدیک و خانواده خود نشان دهید و نظر آنها را بپرسید. اما در این مرحله، با توجه به این که ایده خود را ثبت کرده‌اید و می‌توانید ادعای مالکیت داشته باشید، می‌توانید جامعه هدف خود را توسعه دهید. چند مورد یا نمونه اولیه را تولید کنید (در مورد محصولات فیزیکی بهتر است ۱۰۰ نمونه باشد)، و آن‌ها را در اختیار جامعه هدف خود قرار دهید و همزمان با آن، یک فرم نظرسنجی نیز در اختیار آنها قرار دهید. از این افراد بخواهید که از محصول مورد نظر استفاده کنند و در مورد شرایط مختلف آن نظر دهند.

فرم نظرسنجی شما می‌تواند شامل موارد زیر باشد:

  • کیفیت کاری محصول؛
  • کیفیت ظاهری محصول،
  • کیفیت خدماتی محصول؛
  • قیمت مناسب برای محصول؛
  • پیشنهاداتی برای بالا بردن کیفیت کاری محصول؛
  • میزان تمایل مشتریان به محصول؛
  • احتمال موفقیت محصول در بازار؛
  • نیازها و نواقص عملکردی محصول.

تهیه این فرم نظرسنجی تا حدود زیادی سلیقه‌ای است و تحت تأثیر نوع محصول و خدمات آن ممکن است تغییر کند. ولی همیشه سعی کنید که از جامعه هدف خود پیشنهادهای مختلفی دریافت کنید و از آنها بخواهید که خیلی سریع و بدون رودربایستی در مورد محصول شما نظر دهند. این نظرها در گام‌های بعدی به شما کمک خواهند کرد و یکی از اصلی‌ترین عوامل موفقیت استارت آپ ها به شمار می‌روند.

۶٫ ثبت ایده و محصول

در مرحله قبل، ایده خود را به ثبت رسانده‌اید و این شانس را به خود داده‌اید که در مورد مالکیت آن ادعا داشته باشید. اما این ادعا نمی‌تواند شامل محصولات به دست آمده از آن باشد و ممکن است افرادی از محصولات مشابه با آن یا حتی از ویژگی‌های بهتر آن استفاده کنند. پس باید در مراجع قانونی نسبت به ثبت ایده و محصول خود اقدام کنید و مطمئن شوید که هیچ شخص دیگری از محصولات شما استفاده نمی‌کند. مفهوم استارت آپ با ریسک همراه است و باید نهایت تلاش خود را به کار بگیرید تا این ریسک‌ها را از بین ببرید.

۷٫ پیدا کردن سرمایه‌گذار

یکی از مهمترین مراحل و شاید بزرگترین چالش برای راه اندازی استارت آپ، پیدا کردن یک سرمایه‌گذار برای پروژه است که بتواند ریسک سرمایه‌گذاری بر روی یک ایده نو را بپذیرد. نحوه قیمت گذاری بر روی یک استارت آپ خود از موارد بسیار مهمی است که در زمان پیدا کردن سرمایه گذار یا پیدا کردت شریک تجاری باید به دقت انجام شود.

البته مباحث دیگری در خصوص استارت آپ وجود دارد که در آینده در بخش وبلاک در خصوص آنها مطالبی را خواهم نوشت.

در هر یک از موارد راه اندازی استارت آپ، به عنوان مشاور، منتور و کوچ میتونم در خومت شما باشم و به راه اندازی و توسعه کسب و کار شما کمک کنم. برای این منظور میتوانید از طریق راه های ارتباطی مشخص شده در صفحه اصلی وب سایت با من محمد حسین شفیع آبادی در ارتباط باشید.